کد مطلب:134080 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

یک سند زنده درباره ی هدف حسین
یكی دیگر از شواهد زنده و روشن كه با صراحت كافی هدف حسین (ع) را از حركت از مدینه آشكار می سازد وصیتنامه ایست كه آن بزرگوار برای محمد حنفیه می نویسد،در آنجا زاده ی علی (ع) با صراحت مقصد اصلی خود را بیان كرده و سیاست كلی خویش را شرح می دهد، وصیتنامه این است:


«بسم اللَّه الرحمن الرحیم هذا ما أوصی به الحسین بن علی بن ابیطالب الی اخیه محمد المعروف بالحنفیة ان الحسین یشهد ان لا اله الا اللَّه وحده لا شریك له و أنّ محمداً عبده و رسوله جاء بالحق من عند الحق و أنّ الجنة والنار حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان اللَّه یبعث من فی القبور و انی لم اخرج اشراً و لا بطر اًولا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی (ص) اُریدان آمر بالمعروف و انهی عن المنكر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابیطالب فمن قبلنی بقبول الحق فاللَّه اولی بالحق و من رد علی هذا اصبر حتی یقضی اللَّه بینی و بین القوم بالحق و هو خیر الحاكمین و هذه وصیتی یا أخی الیك و ما توفیقی الا باللَّه علیه توكلت والیه اُنیب [1] .

یعنی این وصیتی است كه حسین بن علی (ع) به برادر خود محمد حنفیه می كند:

حسین (ع) به وحدانیت و یگانگی خداوند شهادت می دهد و گواهی می دهد كه محمد (ص)بنده ی او و پیامبر او است و اعتراف می كنم كه بهشت و دوزخ حق است و خداوند در قیامت همگان را برمی انگیزاند، من از مدینه خارج نشدم برای راحت طلبی و خوشگذرانی و نه از روی ستم و نه به منظور فساد كردن بلكه من از آن بیرون می روم برای اصلاح امت و نجات دادن اجتماع از انحراف، می خواهم امر بمعروف و نهی از منكر كنم و روش من مانند جدم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) است. پس


هر كس مرا با این هدف حق و مقصد خدائی بپذیرد به صلاح و سعادت خود رسیده و آنكس كه مرا رد كند، من بر مشكلات تحمل دارم تا هنگامی كه خداوند بین من و قوم من بحق حكم نماید و او بهترین حكم كنندگان است و این وصیت من است به برادرم و موفقیت من با نیروی خدا است و بر او اعتماد كردم و به سوی او انابه می كنم.»

حسین بن علی (ع) در این وصیت بسیاری از حقایق را صریحاً بیان فرمود، آن حضرت ابتدا هدف مقدس خود را اصلاح امت اسلامی و تأمین خیر و سعادت آنان معرفی می كند و می فرماید من برای راحت طلبی و یا برای فساد و ایجاد فتنه بیرون نشدم.

آنگاه بدنبال این جمله كه «هدف من اصلاح اجتماع اسلامی است» اضافه می فرماید كه «من می خواهم امر بمعروف كنم و نهی از منكر نمایم» مقصود از این جمله چیست و كدام منكر است كه حسین (ع) می خواهد با آن پیكار كند؟.

تردیدی نیست كه این منكر كه حسین (ع) برای نهی از آن قد علم كرده و می خواهد تا استقبال از مرگ و از دست دادن جان خود و عزیزانش در این راه پیش برود مسائل عادی و معمولی نیست زیرا آن كار از هر كسی ساخته است، این منكر باید چیزی باشد كه به تازگی اجتماع به آن دچار گردیده است آری آن موضوع همان حادثه ای است كه آن بزرگوار كنار قبر جدش هنگام مناجات با خداوند به آن اشاره كرده و عرضه داشت: «.... خدایا حادثه ای برای امت اسلامی پیش آمده كه تو خود میدانی»


این حادثه و مصیبت تازه چیزی جز رسیدن فرزند معاویه به حكومت نیست.

حسین می خواهد در برابر این منكر قیام كند، این منكری كه اگر همچنان باقی بماند نه تنها روزه و نماز و حج ترك می شود بلكه اساس اسلام و اصولی آن در معرض فنا و سقوط قرار می گیرد، آری آن حقیقت اصیل و اصولی كه اجتماع اسلامی از آن انحراف پیدا كرده و احتیاج به اصلاح دارد همانا موضوع خلافت و حكومت است. و همان است مقصود واقعی فرزند امیرالمؤمنین كه فرمود «من برای اصلاح امت جدم از مدینه خارج شدم».


[1] بحارالانوار ج 10 صفحه ي 174 چاپ سنگي سال 1301.